انواع اختلال دو قطبی و اقسام ان با مثال واقعی
اختلال دوقطبی که در گذشته با نام «افسردگی مانیک» نیز شناخته میشد، یکی از پیچیدهترین و در عین حال شایعترین اختلالات خلقی در روانشناسی است.
افرادی که با این اختلال زندگی میکنند، اغلب نوسانات شدید و غیرقابلپیشبینی در خلقوخو تجربه میکنند؛ گاهی دچار احساس شادی و انرژی بیش از حد میشوند (مانیا یا هیپومانیا) و گاهی به افسردگی عمیق فرو میروند. این تغییرات خلقی میتوانند به سرعت اتفاق بیفتند یا گاهی هفتهها و ماهها به طول انجامند، و بر روابط اجتماعی، زندگی کاری، تصمیمگیری و عملکرد روزانه فرد اثرات قابلتوجهی بگذارند.
شناخت درست این اختلال، بهویژه در تفکیک انواع مختلف آن، نقش بسیار مهمی در مسیر تشخیص و درمان دارد.
چرا که هر نوع اختلال دوقطبی، نشانهها و نیازهای درمانی خاص خود را دارد. متأسفانه بسیاری از مبتلایان به این اختلال سالها بدون تشخیص دقیق زندگی میکنند، در حالی که مداخلات رواندرمانی و دارویی مناسب میتواند کیفیت زندگی آنها را به طور چشمگیری بهبود دهد.
در این مقاله، به بررسی علمی و دقیق انواع اختلال دوقطبی میپردازیم تا بتوانیم درک روشنتری از این وضعیت داشته باشیم.
مطالعه بیشتر:
بهترین روانپزشک در پیروزی تهران
جدول مقایسه انواع اختلال دو قطبی و تشخیص ان
نوع اختلال دوقطبی | ویژگی اصلی | نکته کلیدی |
---|---|---|
نوع اول | دوره شیدایی کامل و احتمال افسردگی شدید | شدت بالا، نیاز به درمان فوری |
نوع دوم | افسردگی شدید + هیپومانیا | اغلب تشخیص داده نمیشود |
سیکلوتایمیک | نوسانات خلقی خفیف و مزمن | سالها بدون تشخیص باقی میماند |
تناوب سریع | چهار یا بیشتر اپیزود خلقی در یک سال | نوسانات سریع و غیرقابلپیشبینی |
ناشی از بیماری یا مواد | اختلال خلقی مرتبط با یک عامل خارجی | درمان باید علت اصلی را هدف بگیرد |
خلاصه مقاله انواع اختلال دو قطبی
-
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی با نوسانات بین افسردگی و شیدایی است.
-
نوع اول شامل شیدایی کامل و گاه افسردگی شدید است.
-
نوع دوم با افسردگیهای عمیق و هیپومانیا (شیدایی خفیفتر) همراه است.
-
اختلال سیکلوتایمیک نوسانات خفیف و مزمن را در بر میگیرد.
-
برخی از انواع دوقطبی ممکن است ناشی از بیماریهای جسمی یا مصرف مواد باشند.
-
اختلال با دارو، رواندرمانی و اصلاح سبک زندگی کنترلپذیر است.
-
شناخت علائم اولیه میتواند از عودهای شدید جلوگیری کند.
-
شناسایی دقیق نوع اختلال برای درمان مؤثر ضروری است.
-
افراد مبتلا در صورت پیگیری درمان میتوانند عملکرد بالایی داشته باشند.
-
مثالهای واقعی به درک بهتر این اختلال در زندگی روزمره کمک میکنند.
اختلال دوقطبی نوع اول؛ نوسان میان اوج و سقوط
اختلال دوقطبی نوع اول زمانی تشخیص داده میشود که فرد دستکم یک دوره مانیا یا شیدایی کامل را تجربه کرده باشد.
این حالت به معنی تجربه سطح بسیار بالایی از انرژی، اعتمادبهنفس بیش از حد، رفتارهای پرریسک و کاهش شدید نیاز به خواب است.
در دوره مانیا، فرد ممکن است بدون توقف حرف بزند، طرحهای عجیبوغریب بریزد، خرجهای بیمحابا انجام دهد یا حتی باورهای غیرواقعی درباره تواناییهایش پیدا کند. این دورهها معمولاً شدید هستند و در بسیاری از موارد فرد را به بستری شدن در بیمارستان یا قطع ارتباط با دیگران میکشانند.
در بیشتر موارد، این دورههای شیدایی با دورههایی از افسردگی شدید نیز همراه میشوند که شامل بیانگیزگی، احساس گناه، اختلال خواب و افکار خودکشی است.
چیزی که اختلال دوقطبی نوع اول را خاص میکند، شدت بالای تغییرات خلقی و تأثیر چشمگیر آن بر عملکرد زندگی فردی، شغلی و خانوادگی است.
بدون درمان، این نوسانات میتوانند بهطور مداوم تکرار شوند و زندگی فرد را مختل کنند. درمان ترکیبی از دارودرمانی، رواندرمانی و آموزش مهارتهای شناختی معمولاً بهترین پاسخ را در این موارد به همراه دارد.
مثال برای اختلال دوقطبی نوع اول
امیر، کارآفرین ۳۵ ساله
امیر در دورههایی دچار هیجان بیشازحد میشود. ناگهان تصمیم میگیرد تمام پساندازش را صرف راهاندازی چند کسبوکار جدید کند، بیآنکه طرح مشخصی داشته باشد.
شبها نمیخوابد، بهطور مداوم حرف میزند، و معتقد است در عرض چند ماه میلیاردر خواهد شد. در این حالت ممکن است با سرعت رانندگی کند یا خریدهای عجیب و غیرضروری انجام دهد.
بعد از حدود یک هفته، وارد فاز افسردگی عمیقی میشود، احساس شکست و بیارزشی میکند و حتی فکر خودکشی به ذهنش میرسد.
ویژگی بارز: اوج انرژی و شیدایی شدید که به افسردگی میانجامد.
اختلال دوقطبی نوع دوم؛ افسردگیهایی که دیده نمیشوند
برخلاف تصور رایج، اختلال دوقطبی نوع دوم از نوع اول خفیفتر نیست بلکه اغلب خطرناکتر است؛ زیرا بهدلیل پنهان بودن دورههای هیپومانیا (شیدایی خفیف)، تشخیص آن به مراتب دشوارتر میشود.
پفرد در این نوع از اختلال، معمولاً دورههای طولانی افسردگی را تجربه میکند که ممکن است چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشد. در این زمان، او ممکن است انگیزه انجام کارهای روزمره را از دست بدهد، احساس بیارزشی کند یا از زندگی کاملاً ناامید شود.
هیپومانیا در این نوع، شدت کمتری دارد و حتی ممکن است برای اطرافیان خوشایند به نظر برسد؛ فرد اجتماعیتر میشود، بیشتر کار میکند، پرانرژی و خلاقتر میشود. اما مشکل زمانی ایجاد میشود که این خلق بالا منجر به تصمیمات ناپخته یا نادیده گرفتن خطرات واقعی زندگی شود.
متأسفانه، بسیاری از افراد مبتلا به نوع دوم اختلال دوقطبی، سالها بدون تشخیص باقی میمانند، زیرا به اشتباه بهعنوان افسردگی معمولی درمان میشوند. در حالی که مدیریت مناسب اختلال دوقطبی نوع دوم نیاز به رویکردی چندجانبه و دقیق دارد.
اختلال دوقطبی نوع دوم – مثال: نیلوفر، معلم ۲۸ ساله
نیلوفر معمولاً فردی آرام و احساساتی است، اما گاهی برای چند روز دچار انرژی بالا، ایدهپردازی خلاقانه و فعالیتهای پرشور میشود. در این دورهها، همه او را سرحال و فعال میبینند. اما بهزودی وارد فاز افسردگی میشود:
از تدریس گریزان است، با دانشآموزان فاصله میگیرد، در خانه منزوی میشود و دچار افکار منفی درباره خودش میگردد. خانوادهاش همیشه فکر میکردند فقط گاهی افسرده است و برای هیپومانیا اصلاً توجهی نداشتند.
ویژگی بارز: نوسان نامحسوس بین افسردگی شدید و هیپومانیا خفیف.
اختلال سیکلوتایمیک؛ نوسانات خفیف ولی فرساینده
اختلال سیکلوتایمیک، نوعی از اختلال دوقطبی است که با دورههای طولانیمدت اما خفیفتر از نوسانات خلقی مشخص میشود.
فرد ممکن است به مدت حداقل دو سال (در بزرگسالان) نوساناتی بین افسردگی خفیف و هیپومانیا را تجربه کند. این نوسانات به قدری شدید نیستند که معیارهای اختلال دوقطبی نوع اول یا دوم را داشته باشند، اما همچنان اثرات قابلتوجهی بر کیفیت زندگی و عملکرد فردی دارند.
بسیاری از مبتلایان به این اختلال از نوسانهای مداوم احساس خستگی، بیثباتی احساسی و ناتوانی در حفظ تمرکز و انگیزه میکنند.
مشکل بزرگ در این نوع اختلال، این است که فرد معمولاً نه در وضعیت «خیلی بد» و نه در وضعیت «خیلی خوب» است و همین باعث میشود اطرافیان و حتی خود فرد، بهطور جدی پیگیر درمان نشوند.
در نتیجه، سیکلوتایمیا میتواند سالها بیصدا زندگی را مختل کند. با این حال، آگاهی از این وضعیت و پیگیری رواندرمانی، بهویژه درمان شناختی رفتاری (CBT)، به افراد کمک میکند که تغییرات خلقی خود را مدیریت کرده و زندگی متعادلی را تجربه کنند.
اختلال سیکلوتایمیک – مثال: علی، دانشجوی ۲۳ ساله
علی همیشه بهنظر میرسد خلقوخوی ثابتی ندارد. گاهی هفتهها پرانرژی و اجتماعی است، با دوستان بیرون میرود، پروژههای جدیدی شروع میکند اما زود خسته میشود و وسط راه همه چیز را رها میکند.
بعد وارد دورههایی از بیحالی، احساس پوچی و بیارزشی میشود، بدون اینکه کاملاً افسرده یا ناتوان باشد.
استادهایش میگویند که او گاهی درخشان است و گاهی کاملاً خاموش. خودش نمیفهمد چرا هیچوقت نمیتواند وضعیت باثباتی داشته باشد.
ویژگی بارز: نوسانات مزمن و خفیف در خلق، بدون دورههای شدید.
سایر انواع و طبقهبندیهای مرتبط با اختلال دوقطبی
در کنار سه نوع اصلی اختلال دوقطبی، روانپزشکان طبقهبندیهای دیگری نیز در نظر گرفتهاند تا طیف متنوعتر این اختلال را پوشش دهند. یکی از آنها، اختلال دوقطبی با تناوب سریع است که در آن فرد در طول یک سال، حداقل چهار دوره خلقی مشخص را تجربه میکند (مانیا، هیپومانیا یا افسردگی).
این نوسانات ممکن است حتی در عرض چند روز اتفاق بیفتند و باعث ناپایداری شدیدی در روحیه و عملکرد فرد شوند. چنین الگویی معمولاً با پاسخ ضعیفتری به دارو همراه است و نیاز به نظارت دقیقتری دارد.
نوع دیگر، اختلال دوقطبی ناشی از مصرف مواد یا شرایط پزشکی خاص است. در این نوع، تغییرات خلقی مستقیماً به مصرف دارو، مواد مخدر، یا بیماریهایی مانند اماس، لوپوس یا مشکلات تیروئیدی مرتبط میشود.
در این موارد، درمان اصلی باید معطوف به مدیریت عامل زیربنایی باشد تا وضعیت روانی بهبود یابد. شناخت دقیق این تقسیمبندیها کمک میکند که درمانها متناسب با علائم و دلایل زمینهای انتخاب شوند و از اشتباهات تشخیصی پرهیز شود.
اختلال دوقطبی با تناوب سریع – مثال: زهرا، کارمند ۴۲ ساله
زهرا در طول سال چندین بار دچار نوسانات شدید خلقی میشود. یک ماه با انرژی، سرحال، خلاق و پرکار است و همه فکر میکنند که دوباره در مسیر موفقیت افتاده. ناگهان در عرض چند روز خلقش تغییر میکند و حتی حاضر نیست از رختخواب بیرون بیاید.
این نوسانات بهقدری سریع اتفاق میافتند که خودش و اطرافیانش نمیتوانند دلیلش را درک کنند. او بارها کارش را عوض کرده و روابطی ناپایدار دارد.
ویژگی بارز: تجربه چندین اپیزود خلقی در یک سال.
مطالعه بیشتر:
نیاز به مشاوره | ایا من به مشاوره نیاز دارم ؟
سوالات متداول درباره اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی دقیقاً چیست؟
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی است که با نوسانات شدید بین دورههای افسردگی و شیدایی یا هیپومانیا مشخص میشود و بر تفکر، عملکرد و روابط فرد تأثیر میگذارد.
چه تفاوتی بین دوقطبی نوع اول و دوم وجود دارد؟
در نوع اول، فرد حداقل یک دوره شیدایی کامل دارد که ممکن است با افسردگی همراه باشد. در نوع دوم، فرد دچار افسردگیهای شدید و هیپومانیا (شیدایی خفیفتر) میشود.
آیا اختلال دوقطبی قابل درمان است؟
درمان قطعی ندارد اما با مصرف داروهای تثبیتکننده خلق، رواندرمانی و تغییر سبک زندگی قابل کنترل و مدیریت مؤثر است.
آیا این اختلال ارثی است؟
بله، ژنتیک نقش مهمی دارد. اگر یکی از اعضای خانواده درجه اول مبتلا باشد، احتمال بروز در سایر افراد بیشتر است.
دوره شیدایی چه نشانههایی دارد؟
افزایش غیرعادی انرژی، کمخوابی، پرحرفی، تصمیمگیریهای پرریسک، احساس بزرگی یا تواناییهای غیرواقعبینانه.
در دوره افسردگی چه اتفاقی میافتد؟
فرد دچار بیانگیزگی، خستگی، اختلال خواب، احساس بیارزشی، گریههای بیدلیل یا حتی افکار خودکشی میشود.
چطور میتوان اختلال دوقطبی را از افسردگی ساده تشخیص داد؟
وجود سابقه دورههای خلق بالا (هیپومانیا یا شیدایی) در اختلال دوقطبی تمایز اصلی با افسردگی اساسی است.
آیا مصرف مواد میتواند باعث دوقطبی شود؟
بله، برخی مواد محرک یا داروهای خاص ممکن است نوسانات خلقی شبیه دوقطبی ایجاد کنند یا اختلال زمینهای را تشدید کنند.
آیا فرد مبتلا میتواند زندگی عادی داشته باشد؟
بله، با درمان مستمر، حمایت اجتماعی و آگاهی از علائم هشداردهنده، بسیاری از بیماران زندگی موفق و متعادلی دارند.
چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کرد؟
اگر نوسانات خلقی مکرر، تغییرات شدید در انرژی یا خلق، یا دورههای افسردگی و شیدایی را تجربه میکنید، باید فوراً ارزیابی شوید.
۰ دیدگاه